کد مطلب:125516 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:359

جمال حسن
دنیا شده روشن ز جمال حسن امشب

شاد است دل فاطمه و بوالحسن امشب



شاید شب قدر است كه از جوش بهاران

دارد دل من، شوق شكوفا شدن امشب



ما دلخوش از آنیم كه پیغمبر رحمت

شاد است ز دیدار جمال حسن امشب



دنیا چو بهشت است كه گردیده شكوفا

در گلشن توحید گل نسترن امشب



ده مژده به یعقوب گل ای بلبل شیدا

كامد به جهان یوسف گل پیرهن امشب



زیبا پسری داد خداوند علی را

بیرون شده است از دل مولا محن امشب



گویا كه نخستین شب ایجاد جهان است

پوشیده بشر جامه ی هستی به تن امشب





[ صفحه 44]





آن سبز قبا گر به سخن لب بگشاید

خاموش شود سبز قبای چمن امشب



ای بنده كه مستغرق دریای گناهی

باز است در مغفرت ذوالمنن امشب



ایمن بود از آتش فردای قیامت

هر كس به ثنایش بسراید سخن امشب



ای نوگل گلزار ولایت كه دگر بار

نو گشت ز نور تو جهان كهن امشب



ای پور علی، زاده ی آزاده ی زهرا

كن گوشه ی چشمی تو به این انجمن امشب



بهتر بود از زندگی خضر به «خسرو»

مقبول تو گردد اگر این شعر من امشب





[ صفحه 45]